کورش فخرطاولی-تحلیلگر مسائل آفریقا: مردم زیمبابوه دست‌کم به ۲دلیل می‌توانند قدردان رابرت موگابه باشند؛ یکی به‌دلیل آفریقادوستی و استعمارستیزی‌اش که همواره در بزنگاه‌های بحران، اعتبار و افتخاری مخصوصا در نهادهای عمده آفریقایی برایش به همراه داشت و وی را از حمایت‌های رهبران باسابقه‌تر و مهم‌تر آفریقایی بهره‌مند می‌کرد و دوم به این دلیل که وی با استعفایش یک‌بار دیگر ثابت کرد که حضور در رأس قدرت واقعا می‌تواند ابدی نباشد.

کورش فخرطاولی-

تصاوير انفجار شادي ديده نشده مردم و حتي نمايندگان مجلس از حزب حاكم بعد از اعلام استعفاي وي در روزهاي گذشته، به‌خوبي از پايان يك انتظار فروخورده خبر مي‌دهد. واقعيت اين است كه موگابه از سال‌ها قبل، ديگر براي مردم رهبري به قول خودش داراي «مأموريت آسماني» براي اداره زيمبابوه نبود. رابرت موگابه، بعد از سال‌هاي ‌ماه عسل اوليه استقلال كشور در سال1980 به‌تدريج موفق شد زيمبابوه را از كشوري ثروتمند و ‌كشوري صادركننده غلات و مواد غذايي به جايي برساند كه امروز نيمي از جمعيت 16ميليوني آن براي قوت روزانه‌شان به كمك‌هاي بين‌المللي وابسته‌اند.

موگابه و دوستانش در قدرت، مخصوصا بعد از اخراج مالكان سفيد‌پوست مجتمع‌هاي كشت و صنعت در سال 2000، ثروتي عظيم از سفره استقلال كشور اندوختند همچنين موفق شدند 70درصد مردم كشورشان را به زير خط فقر سوق دهند. با اين حال، وي در 93سالگي، در رأس نظام حكومتي سرشار از فساد متأثر از رانت‌پروري و بر بستر فقر روزافزون مردم، تورم لجام‌گسيخته و اقتصاد بدهكار و ورشكسته كشورش، هنوز تلاش مي‌كرد با كنار گذاشتن معاون اولش امرسون منانگاگوا، ادامه حيات موروثي قدرت را در خانواده‌اش با سپردن آن به همسرش، گريس موگابه تضمين كند.

موگابه فكر مي‌كرد هنوز مي‌تواند همه مشكلات ريز و درشت زيمبابوه را «ميراث استعمار» بخواند و بي‌توجه به خالي شدن كشور از نيروهاي نخبه و متخصص، بعد از تقسيم زمين‌هاي كشاورزي با رفقاي دوران زندان و انقلاب، قدرت را نيز به خانواده‌اش به ارث بگذارد. حتي بعد از مداخله ارتش- كه شيوانگا، رئيس آن 10روز قبل از اقدام به كودتا در سفري به پكن تضمين‌هاي لازم را از بزرگ‌ترين سرمايه‌گذار خارجي فعلي در زيمبابوه دريافت كرده بود- بعد از تقاضاي حزب حاكم و مطالبه عموم مردم براي استعفاي وي، برخي رهبران اصلي آفريقا مانند روساي جمهور گينه، ساحل عاج و آفريقاي جنوبي، مجبور شدند نازش را بكشند تا از قدرت كنار برود.

چه بخواهيم چه نخواهيم، ميراث موگابه، كشوري به غايت منزوي در عرصه منطقه‌اي و بين‌المللي و ورشكسته و فقير و ستمديده در داخل است كه اكنون عنان اختيار آن به دست رفيق روزهاي مبارزه و دست‌راست وي در تمام دوره 37‌ساله قدرت، يعني منانگاگوا سپرده شده است كه مي‌تواند با عملكردش و دست‌كم از طريق تحقق نسبي وعده‌هاي اصلاحات اقتصادي، مبارزه با فساد، گشايش به روي جهان آزاد و مخصوصا برگزاري انتخابات آزاد بدون تقلب در تابستان آينده، پايان موگابه را به كام مردم رنجديده زيمبابوه خوش‌تر و خودش را رستگار سازد.

منانگاگوا در اين بزنگاه تاريخي مي‌تواند هم به نوعي نلسون ماندلاي زيمبابوه باشد، هم آنچنان‌كه برخي ناظران بدبين اوضاع زيمبابوه عقيده دارند، پرده ديگري از مديريت فاجعه بار نوع موگابه‌اي را به جهانيان ارائه كند. انتخاب سومي وجود ندارد. جانشين موگابه بهتر از هر فرد ديگري در جهان مي‌داند مردمان كشوري كه 90درصد جمعيت فعال آن هنوز در آرزوي دستيابي به نخستين شغل‌شان هستند، واقعا ديگر توان و طاقتي براي تاوان دادن به قيمت پايبندي حتي به آرمان‌هاي خيلي‌خيلي بلند «استعمارستيزانه» ندارند.

کد خبر 390726

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha